به بهانه ۱۳ شهریور؛ زادروز ابوریحان بیرونی و روز علوم پایه
سالروز دانشمند ایرانی که دیدگاهی مشابه نظریات اینشتین داشت
کمیاب آنلاین: ابوریحان بیرونی دانشمند ایرانی بواسطه مطالعات عمیق خصوصاً در علوم پایه ملقب به «منجم»، «ریاضیدان»، «پدر علم ژئودزی»، «تقویم شناس» و «طبیعی دان» بوده و دست آخر نیز «دانشمند همه چیز دان» شد و با نامگذاری سالروز تولد وی به نام روز ملی علوم پایه، زمینه ای فراهم گردید تا توجه مردم و دولتمردان به این مساله و اثرات آن در زندگی بهتر و آینده روشن تر برای نسل های آینده جلب شود.
به گزارش کمیاب آنلاین به نقل از ایسنا، آورده اند که روزی ابوریحان بیرونی به همراه یکی از شاگردانش جهت بررسی ستارگان از شهر محل سکونتش بیرون شد و در بیابان کنار یک آسیاب بیتوته کرد تا این که غروب شد و کمی هم از شب گذشت که آسیابان بیرون آمد و خطاب به ابوریحان و شاگردش اظهار داشت که می خواهد در آسیاب را ببندد، اگر می خواهید درون بیایید، همین حالا با من به درون آیید، چون من گوش هایم نمی شنود و امشب هم باران می آید، شما خیس می شوید و نیمه شب هر چقدر در را بکوبید، من نمی شنوم.
شاگرد ابوریحان سخنان آسیابان را قطع کرد و اظهار داشت: مردک چه می گویی؟ اینکه اینجا نشسته بزرگترین دانشمند و ریاضیدان و همینطور منجم جهان است و طبق برآورد ایشان امشب باران نمی آید! آسیابان گفت به هر روی من گفتم.
شب از نیمه گذشت، باران شدیدی آغاز به باریدن کرد و ابوریحان و شاگردش هر چه بر در آسیاب کوفتند، آسیابان بیدار نشد که نشد تا این که بامداد شد و آسیابان بیرون آمد و دید که شاگرد و استاد هر دو از شدت سرما به خود میلرزند و هر دو با هم به آسیابان گفتند که تو از کجا می دانستی که دیشب باران می آید؟ آسیابان پاسخ داد من نمی دانستم، سگ من می دانست! هر شبی که مقرر است باران بیاید، سگ به درون آسیاب می آید تا خیس نشود.
ناگهان ابوریحان آواز داد و اظهار داشت: خدایا آنقدر می دانم که می دانم به اندازه یک سگ، هنوز نمی دانم.
این روایت دانشمند برجسته ایرانی در نیمه دوم قرن چهارم و اوایل قرن پنجم و نویسنده ای جامع الاطراف و صاحب آثار پرشماری در ریاضیات، نجوم، داروشناسی، کانی شناسی، جغرافیا و هند شناسی است. ابوریحان بیرونی از مورد شخصیت هایی است که با پیشرفت علوم، ابعاد شخصیت علمی اش برای جهانیان آشکار شد. ابوریحان مردی است که به اغلب علوم طبیعی زمان خود احاطه داشت و از نخستین کسانی است که در تمدن اسلامی به پیدا کردن وزن مخصوص خیلی از اجسام مبادرت ورزید، آن چنان وزن مخصوص این اجسام را دقیق محاسبه کرده که اختلاف آنها با وزن های مخصوصی که دانشمندان قرون اخیر با عنایت به تمام وسایل جدید خود تهیه کرده اند، بسیار ناچیز است.
وی ۲۵ سال اول زندگی خویش را در شهر محل تولد خودش سپری نمود و به یادگیری زبان عربی، فقه و الهیات اسلامی، علوم یونانی، ریاضیات، نجوم، طب و… مشغول بود. وی در همین دوره بعضی از آثار اولیه اش را بر روی کاغذ آورد و با ابن سینا، دیگر دانشمند ایرانی در ارتباط با فلسفه طبیعی ارسطو و فلسفه مشاء به مکاتبه و تبادل نظر پرداخت.
او نخستین کسی بود که توانست فرمول ساده ای برای اندازه گیری شعاع زمین به دست آورد. ابوریحان فکر کرد زمین به دور خورشید می چرخد و این ایده را توسعه داد تا بتواند آنرا در زمان خویش به اثبات برساند. وی همینطور در مورد دوره های زمین شناسی هم نظریه پردازی های موفقی داشته است.
زندگی علمی ابوریحان
ابوریحان بیرونی در دوران خردسالی علاقه زیادی به کسب دانش نشان می داد و از همان زمان آغاز به یادگیری علوم مختلف کرد. او به واسطه آشنا شدن با «امیرنصر منصور بن علی بن عراق» که در آن زمان از دانشمندان بزرگ ایرانی به شمار می رفت، توانست وارد دربار خوارزمشاه شود و به مدرسه سلطانی خوارزم برود. وی در همان زمان و در حالیکه فقط ۱۷ سال داشت، با استفاده از حلقه ای درجه دار که به آن «شاهیه» گفته می شد، به اندازه گیری بلندی نیم روزی یعنی ارتفاع نصف النهاری خورشید در زادگاه خود یعنی شهر کاث مشغول شد.
وی تلاشهای زیادی کرد تا رصدهای بیشتری را انجام دهد، ولی تنها موفق شد انقلاب تابستانی را در یک روستا در نزدیکی کاث رصد کند.
بعد از سقوط دستگاه آل عراق در خوارزم، ابوریحان هم مدتی پنهان شد و به جاهای دیگر نقل مکان کرد. بعد از شروع دوران فرمانروایی پسر مامون بن محمد علی بن مامون، به شهر کاث بازگشت. وی موفق شد در هفتم خرداد ماه سال ۳۸۷ قمری، خورشیدگرفتگی را رصد کند.
ابوریحان بیرونی در آن سال ها به جایگاهی رسیده بود که بزرگترین دانشمندان زمان حاضر بودند با وی همکاری کنند. بعنوان مثال در همان خورشید گرفتگی، ابوالوفای بوزجانی به شکل همزمان این پدیده را از شهر بغداد رصد کرد که ابوریحان از روی اختلاف زمانیکه از این راه مشاهده کرده بود، توانست اختلاف جغرافیایی آن دو شهر را به دست آورد.
ابوریحان بیرونی لیست کتاب های خویش را تا سال ۴۲۷ ق. یعنی در ۶۵ سالگی اش، ۱۱۳ نسخه شمرده است که بیشتر به ریاضیات، نجوم و مطالب وابسته به آنها اختصاص دارد. غالب تألیفات بیرونی به زبان عربی، یعنی زبان علمی عالم اسلام و ایران بوده است. جورج سارتون، بنیانگذار رشته تاریخ علم، بیرونی را بعنوان یکی از بزرگترین دانشمندان ایرانی پس از اسلام و دانشمندان تمام دوران تعریف می کند و می گوید او یک نابغه جهانی است که هزار سال پیش در آسیای مرکزی می زیست.
بیرونی همینطور زمین شناس، کانی شناس و محققی زبردست در فیزیک و علوم طبیعی بود که از او بعنوان «پدر علم ژئودزی(زمین سنجی)» یاد می کنند؛ چون که بیرونی خیلی پیشتر از داروین از تکامل گفته است و قبل از نقشه مرکاتور از تسطیح استوایی، پیش تر از کپرنیک و کپلر و گالیله از اخترشناسی و گردش وضعی زمین سخن رانده است.
بیرونی با پیشنهاد این که پاره هایی از پوسته زمین جابه جا شده و مختصات جغرافیایی شهرها تغییر می کند، قریب هزار سال پیش نخستین کسی بود که دیدگاهی از «زمین ساخت ورقه ای» را عرضه کرد، در حالیکه دانشمندان زمین شناسی در دهه ۱۹۶۰ به آن پی بردند. بعلاوه با عبارات دقیقی از تغییرات در سنگینی سوهای مختلف زمین، افزایش برآمدگی ها، ژرف شدن دره ها، بروز ناگهانی دگرگونی ها، با ژرف بینی به علل کوهزایی و زمینلرزه اشارات درستی داشته است.
همینطور او توانست فرمول ساده ای برای اندازه گیری شعاع زمین پیشنهاد کند. بیرونی شعاع زمین را با روش ریاضی و فیزیک به وسیله اسطرلاب و با استفاده از قوانین مثلثات و محاسبات مرسوم در اندازه گیری ارتفاع کوه در خاور ایران ۶۳۴۰ کیلومتر تعیین کرد که به اندازه دقیق امروزی آن، ۶۳۷۱ کیلومتر، بسیار نزدیک است.
بیرونی در زمین شناسی بخصوص رسوب شناسی صاحب نظر زمان خود بود. وی فرایند پیشروی و پسروی دریاها و تغییرات مسیر رودخانه ها را به خوبی می دانست و نظرات قابل توجهی در این حوزه داشته است.
این دانشمند ایرانی در مورد جهان بعنوان یک کل، دیدگاهی مشابه نظریات اینشتین و دیگر دانشمندان مدرن داشت. وی مانند اینشتین زمین را در بیرونی ترین سطح یک کره محدود می دانست و معتقد بود حرکت قسمتی از یک جرم درحال سکون از جایی به جای دیگر در یک خط مستقیم است، اما حرکت آن به دور جسم دیگر در حالت سکون، ماهیتی دایره ای دارد که نشان دهنده آن است که حرکت به دور یک نقطه ثابت مانند مرکز زمین صورت می گیرد. ازاین رو دیدگاه بیرونی بسیار با نظریه اینشتین موافق است.
بیرونی بعنوان محقق بزرگ، علاوه بر پرداختن به تمام دانش روز در موضوعات متعدد به کارهای دیگر همچون تاسیس لابراتوار ها در کشورهای کنونی ایران، پاکستان، افغانستان و ترکمنستان کمک شایانی کرد.
بیرونی میراث مشترک مردم کشورهای ایران، پاکستان، ترکمنستان، افغانستان و آسیای مرکزی و جنوبی است و وقتی در سن ۷۷ سالگی جهان فانی را وداع گفت، بیشتر از ۱۵۰ اثر شامل ۷۰ اثر در ستاره شناسی و نجوم، ۲۰ نوشتار در ریاضی و ۱۸ اثر ادبی به یادگار گذاشت.
این حقیقت باعث شد که در سال ۱۴۰۱ با تصویب شورای فرهنگ عمومی در تقویم رسمی کشور، ۱۳ شهریور بعنوان «روز علوم پایه» نام گذاری شود.
انتخاب یک روز از سال بعنوان «روز علوم پایه»، اهمیت بسیاری دارد. از آنجائیکه فرهنگ بر علم مقدم است؛ نتیجه چنین نگاهی باعث ترغیب جوانان و نوجوانان به ادامه تحصیل در گرایش های مختلف علوم پایه خواهد بود، چون که علوم پایه ماندگارترین و بیشترین اثر را در دستیابی به دانش فنی و حصول فناوری دارد. ضمن آن که این اقدام هدفمند برای جلب توجه مردم و دولتمردان به مسئله علوم پایه و ترویج آن، به منظور ایجاد زندگی بهتر و آینده روشن تری برای نسل های آینده است. به عبارت دیگر، علوم پایه با نقش پررنگی که در فناوری های آینده دارد، می تواند جامعه را به حکمرانی هوشمند متصل کند و در پیشرفت و توسعه جامعه نقش مهمی ایفا کند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب