بررسی علمی پرونده انتقال پایتخت، ۳
کلیه شهر های بزرگ کشور با مشکل آب آشامیدنی مواجهند
به گزارش کمیاب آنلاین، مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات مسکن با اشاره به اینکه اگر در انتقال پایتخت به دنبال این هستیم که جمعیت ۲۰ میلیون نفری از دماوند تا قزوین کاهش پیدا کند، این امر محقق نخواهد شد، اظهار داشت: هم اکنون میزان آلودگی هوا و ترافیک در دیگر کلان شهرها تفاوت چندانی با تهران ندارد، ضمن این که بزرگترین شهرها هم با کمبود منابع آب آشامیدنی مواجهند.
دکتر علی بیت اللهی در گفتگو با ایسنا، اظهار نمود: اگر «ایمنی» هدف از طرح انتقال پایتخت باشد، یعنی انتقال عنوان «پایتخت» از تهران از محدوده جغرافیایی با بیشتر از یک میلیون و یکصد هزار پلاک ساختمانی و زیر ساخت های غیر قابل انتقال و تاسیسات و مستحدثات مختلف باشد، تأمین نخواهد شد؛ چون که این زیر ساخت ها و مستحدثات موجود در تهران بر جای خود باقی خواهند ماند و این نکته بسیار مهمی است.
وی ادامه داد: امکان دارد از نظر سیاسی و عنوان، یک محدوده جغرافیایی دیگری بعنوان پایتخت تلقی شود و همینطور فرض نماییم که درصدی از جمعیت فعلی ساکن در تهران به علت شغل و یا هر مسئله دیگر به پایتخت جدید مهاجرت کنند، ولی قطعا و یقین تهران آنقدر جاذبه و امکان و زیر ساخت دارد که جاهای خالی خویش را با مهاجرت های تشدید یافته جمعیت از اقصی نقاط دیگر کشور تکمیل کند.
بیت اللهی افزود: ازاین رو همان جمعیت و تراکم و مستحدثاتی که گاها صدمه پذیر در مقابل مخاطرات هستند، سر جای خود باقی خواهند ماند و اگر ایمنی در مقابل زلزله و کاهش تلفات جانی در انتقال پایتخت مد نظر است، با این شیوه و مبانی فکری حاصل نخواهد شد.
مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی افزود: با فرض بر این که این اصل و تلقی صحیح باشد، این سؤال مطرح می شود که به کدام نقطه از کشور با این ایده که ایمنی بیشتری در مقابل حوادث و مخاطرات داشته باشد، میتوان مهاجرت کرد؟ اگر در این حوزه به یک گستره ای با امکانات و زیر ساخت های آماده فکر می شود، باید تمرکزمان بر کلان شهر های کشور باشد، ولی هیچ یک از کلان شهرها و حتی شهر های بزرگ کشور از قابلیت امنیتی و ایمنی بالا در مقابل مخاطرات که علت اصلی انتقال پایتخت است، برخوردار نیستند.
وی با اشاره به اینکه تجربیات نشان داده است که در کشور مسئله رخدادهای لرزه ای، فرونشست و سیل و غیره وجود دارد و حتی در بعضی از نقاط کشور از شدت و درجه بالاتر خطرزایی نسبت به تهران برخوردار است، تصریح کرد: مخاطراتی که شهر های مختلف کشور با آن مواجهند شامل «آلودگی هوا»، «ظرفیت های زیست پذیری»، «منابع آبی» و غیره است و اگر به وضعیت کلان شهر های کشور توجه گردد، در زمینه تأمین شرب هیچ شهری با وضعیت نرمال در تأمین آب آشامیدنی یافت نمی شود که در این حوزه مشکل نداشته باشد. هم اکنون بزرگترین شهر های ما با کمبود منابع آب آشامیدنی مواجهند، چه برسد به این که ما با عنوان پایتخت، بار جمعیتی کلان شهرها را در آنها بیشتر نماییم.
شروط اساسی برای انتخاب سکونتگاه پایتخت
بیت اللهی اضافه کرد: گزینه دیگری که در طرح انتقال پایتخت مطرح می شود، اینست که گستره ای را پیدا نماییم که دارای ظرفیتهای ریسک پذیری از نظر هوا، اقلیم و آب، زلزله و فرونشست زمین و غیره باشد تا بتوان برای بلند مدت در آنجا سرمایه گذاری کرد. برای این کار نخستین اصل اینست که اگر چنین گستره ای در کشور وجود داشته باشد، پیش تر نیاکان ما برگزیده بودند. در طول تاریخ انتخابهای سکونتگاهی توسط نیاکان انتخاب شده اند و جاهایی که خالی از سکنه هستند، مناطقی اند که امکان سکونت مطلوب در آنجا وجود ندارد و این خِرد نیاکان ما است که تهران، اصفهان، تبریز و یزد و مشهد را بعنوان سکونتگاه برگزیده اند.
این محقق حوزه مخاطرات با تکیه بر این که مکان یابی برای پایتخت در طول تاریخ انجام شده است، اظهار نمود: من بر مبنای یک مطالعه پژوهشی که انجام دادم، اعلام می کنم که امکان دارد مناطقی در کشور وجود داشته باشند که نسبتا امن باشند، ولی به منظور زندگی و رشد و توسعه شهری مناسب نیستند. در مکان یابی سکونتگاهی بعنوان پایتخت، کاهش خطر زلزله یکی از شروط است، ولی شرط لازم و کافی نیست و حقیقت نشان داده است که زیستگاه ما باید از نظر دسترسی، مرکزیت هندسی، آب و هوا و سایر مسایل زیر ساختی و توسعه کشاورزی و زراعت و سایر مواد که بشر بعنوان اشتغال و درآمدزایی به آن نگاه می کند، پتانسیل های لازم را باید داشته باشد تا توسعه رخ دهد.
بیت اللهی تصریح کرد: ازاین رو اگر هدف این طرح انتقال عنوان پایتخت سیاسی است، موردی ندارد که شهر کوچکی را پایتخت اعلام نماییم، ولی اگر به دنبال این تصمیم، بار جمعیتی از دماوند تا قزوین که نزدیک به ۲۰ میلیون نفر از جمعیت ایران را در خود جای داده است، کاسته شود، چنین موردی با این رویکرد محقق نخواهد شد.
وی با طرح این سؤال که با تغییر نام پایتخت آیا افراد و زیر ساخت ها و سازه های آن و افراد در معرض خطر هم منتقل می شوند، پاسخ را منفی دانست و افزود: من بعنوان یک کارشناس در این عرصه اعتقاد دارم که راهکار برای کاهش مخاطرات، تغییر عنوان پایتخت نیست و در این میان شرایط اقتصادی ما هم بگونه ای نیست که زمینه را برای اجرای این طرح فراهم آورد و بیشتر به شکل یک فرضیه است و حتی اگر شرایط اقتصادی وجود داشته باشد، شرط کاهش ریسک تنها در تغییر عنوان پایتخت نیست. درصد بسیار بالایی از مردمی که از اقصی نقاط کشور به تهران مهاجرت کرده اند و در سکونتگاه های غیر رسمی و غیر قانونی و در حاشیه کلان شهر تهران با سختی زندگی می کنند، به دنبال اشتغال و درآمدزایی هستند.
بیت اللهی اضافه کرد: توزیع شغل و درآمد عادلانه که شعار دولت می باشد و همینطور توزیع معیشت سالم برای همه و توزیع امکانات برای همه، به صورت اتوماتیک منجر به کاهش تراکم جمعیت در تهران خواهد شد.
مدیر مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، با اشاره به اینکه هزینه توزیع اشتغال و درآمد خیلی کمتر از انتقال پایتخت است، اظهار داشت: با توزیع عادلانه شغل و درآمد، چالش های تهران به صورت اتوماتیک مرتفع خواهد شد و ضرورتی ندارد که با ایده انتقال، تصور نماییم که درحال حل کردن مسئله هستیم و این سؤالات اساسی در رابطه با انتقال پایتخت همچنان وجود دارد که با انتقال پایتخت آیا دانشگاه تهران، دانشگاه امیرکبیر، صنعتی شریف و بیمارستان امام خمینی(ره) هم منتقل خواهند شد؟
این محقق حوزه مخاطرات افزود: ما اگر به دهه های قبل نگاه نماییم، می بینیم که در سالهای قبل تصمیمات اشتباهی اتخاذ شده است و الان چوب آنرا می خوریم. در زمانی تشویق به کشت گندم برای خودکفایی شد و هم اکنون داریم عوارض آنرا تحمل می نماییم. فکر انتقال پایتخت پایتخت بطور قطع باعث رفع مشکلات تهران نخواهد شد و در گسترده دیگری در کشور مشکلی مشابه چالش های تهران ایجاد خواهیم کرد.
به نقل از ایشان، ما اگر به وضعیت ساخت و سازهها رسیدگی نماییم، ریسک کاهش خواهد یافت و اگر توزیع عادلانه اشتغال صورت گیرد، عموم مردم بسیار خردگرا هستند و خوب می دانند که در کجا ساکن شوند. مردم وقتی جایی برای امرار معاش نداشته باشند، ناچار به مهاجرت خواهند شد.
نظرات موافق و مخالف شنیده شود
وی با تکیه بر این که دکتر عارف برای مطالعه طرح انتقال پایتخت باید از دیدگاه های مختلف و بنیادی شروع کند، خاطرنشان کرد: از آنجاییکه نظام حکومتی ایران، مرکزگرا است، خیلی از کارها به پایتخت گره خورده است و از مزایای تهران است که در جایی در مرکزیت هندسی قرار گرفته است و اگر قرار باشد پایتخت در گوشه ای از شمال شرق و یا جنوب غرب باشد، دسترسی به آن پرزحمت می شود.
بیت اللهی افزود: دکتر عارف برای اجرای این طرح تنها نباید با طیف خاصی مشورت بگیرد، بلکه با هم افزایی میتوان خیلی از نکات تاریک این طرح را روشن کرد. از طرفی برآوردهای اجرای طرح هم باید به صورت دقیق مشخص شود و امیدواریم که دکتر عارف بعنوان مسؤول بررسی این موضوع، فرصتی را فراهم آورد که نظرات موافقان و مخالفان صاحب نظران این حوزه را دریافت کند تا بر مبنای آنها تصمیم خردمندانه ای اتخاذ شود.
وی ضمن اشاره به نتایج تصمیمات اشتباه در کشور، اظهار داشت: هم اکنون میزان آلودگی هوا و ترافیک در شهرهایی مانند اصفهان، اهواز، بندرعباس، شیراز و مشهد تفاوت چندانی با آلودگی های موجود در تهران ندارند. این نتیجه حاصل تصمیماتی است که در گذشته گرفته شده است.
شهرهای انتخابی برای پایتخت
مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، ضمن اشاره به بعضی از انتخابهای مطرح برای پایتخت جدید ایران، اظهار داشت: من تقرببا به کلیه شهر های کشور برای مطالعه حریم گسل ها سفر کرده ام و میتوان اظهار داشت که اگر شهر سمنان بعنوان پایتخت اعلام گردد، این استان با گسل شمال سمنان درگیر است و محدوده آن بزرگترین زلزله های تاریخی را در خود ثبت کرده، ضمن آن که با چالش دسترسی به آب آشامیدنی مواجه می باشد.
وی کویری بودن سمنان را عاملی محدودکننده برای کشت و زراعت دانست و افزود: شهر اراک از دیگر انتخابهای پیشنهادی برای پایتخت است، در حالیکه این شهر با ارتفاعاتی محصور شده که امکان توسعه را به آن نمی دهد، ضمن آن که در این استان مبحث لرزه خیزی نسبی وجود دارد. ضمن آن که با آلودگی و ترافیک هم مواجه می باشد.
به قول این محقق خیلی از منابع آبی سطحی اطراف اراک خشک شده اند و به شوره زار تبدیل گشته اند.
بیت اللهی با تکیه بر این که بر مبنای مطالعاتی که انجام دادم ناحیه ای مناسب برای پایتخت در کشور نمی شناسم، اظهار نمود: اگر در گستره ای امکان سکونت در کشور موجود بود، تابحال توسط نیاکان ما شناسایی شده بود.
منبع: kamyabonline.com
این مطلب را می پسندید؟
(2)
(1)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب